ساز از پرده برون تا رخ زیبای تو نیست

متن مرتبط با «ایزنه» در سایت ساز از پرده برون تا رخ زیبای تو نیست نوشته شده است

تیف تیف بارون ایزنه

  • وا لشکه زرد تورنه هات بستی تو بالمطاقت ز مندیرت گذشت، بنیر به حالمتیف تیف بارون ایزنه، واس اگریومتا کی فلک دور ایزنه ،بویی نصیووممو بند چار وانه گرهدم ،پا به زین کنمین چادر دل قد و بالاته ستین کنماهی، اپوشی جومه مخمل از ستارهگیسا پریشونت نبندن راه چارهپیت خردمه ، تا واخیالت گرمه دستامشونت بنه تا تر کنه این شور حرسامبه وارگه دل جا ته اپاشم إوو و جاروی دم بگش تی تا کنی بیدارم از خوو#میتراکیانی@mitrakiani1352@shaeranehmk#شعرعاشقانه #حافظ #وطن #لر #شعراجتماعیبا پارچه ای زرد موهایت که در هم پیچیده ای بالهایم رابسته ایطاقت انتظارکشیدنت گذشته ،حالم را ببینتیک تیک باران میبارد و من همنوا با او گریه میکنمچقدر دیگه فلک مرا دور میزند تا تو نصیبم شویمن بند اسب را گرفته ام ،تو هم همتکن تا پاروی زین بگذاری و سوار شویچادر دل را بنا کرده ام ،تو با قد و بالایت ستون آن باشمانند ماهی ک لباس مخملی ستاره داره می پوشیگیسوان پریشانت راه چاره را بر من نبنددبا خیالی ک دستت را گرفته ام سرگرم تفریحمشانه ات را بگذار تا با شوری اشکهایم تر شودخانه دلم را که جای تست إب میپاشم و جارو میکنمی دم چشمانت را باز کن تا از خواب بیدارم کنی بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها